عکسهای گذشته
سلام تک گل باغ زندگیم. میدونی چند وقت بود می گشتم دنبال یه سری عسکهای قدیمی پیدا نمیکردم .تا این که بالاخره موفق شدم. این عکسا رو نگاه کن
قربونت برم من ببین چه ناز شیشه میخوردی. مامان فدات بشه جیگرم.
اینجا قبل شیر خوردنت هست وقتی خیلی گرسنه میشدی برای این که خودت رو اروم کنی دستتو می خوردی. این عکسا رو خودم نگرفتم. چون نبودم. پیش عزیز بودی اون موقع.وقتی به عکسا نگاه میکنم خیلی ناراحت میشم که چرا نتونستم پیشت باشیم. عزیزم منو ببخش.
توی این سنت اینقده کنجکاو بودی که نگو الانشم هستیا ولی یه فرقی که داره اینه که اون موقع هرچیزی تو رو به وجد میاورد و اینجوری تعجب میکردی
آخه تو نفسی .اینجا داشتی با عروسکت کشتی میگرفتی که شما برنده شدی. عشق من.عاشقتم.
قربونت بشم من که وقتی دوربین میدیدی هر کاری میکردی که بگیریش اینجا هم اومدی توی دوربین که نورش رو بگیری
اینجا میخواستم شما رو بخوابونم از بس که شیطونی میکردی مجبور شدم بپیچمت توی ملافه تا تکون نخوری.
از همون بچگی عاشق نون های ارسکی بودی .روستای پدریم رو میگم .یعنی بابارضاو باباجون شما.نوش جونت مامانی
اینم جز اون ذوقایی هست که وقتی بهت میگفتیم بخند این کار رو می کردی و حسابی ذوق میکردیم از این کارت .عشق من نفس من فرشته کوچولوی من. ماه من.بوس بوس بوس بوس بوس بوس برای تو
پسر کتاب خون من .شما حتی توی مسافرت هم مطالعه میکردی .می خوام گازت بگیرم.