متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

متین و مهبد

عکسهای گذشته

1391/1/23 13:48
نویسنده : مامان مینا
3,451 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تک گل باغ زندگیم. میدونی چند وقت بود می گشتم دنبال یه سری عسکهای قدیمی پیدا نمیکردم .تا این که بالاخره موفق شدم. این عکسا رو نگاه کن

قربونت برم من ببین چه ناز شیشه میخوردی. مامان فدات بشه جیگرم.

 

اینجا قبل شیر خوردنت هست وقتی خیلی گرسنه میشدی برای این که خودت رو اروم کنی دستتو می خوردی. این عکسا رو خودم نگرفتم. چون نبودم. پیش عزیز بودی اون موقع.وقتی به عکسا نگاه میکنم خیلی ناراحت میشم که چرا نتونستم پیشت باشیم. عزیزم منو ببخش.

توی این سنت اینقده کنجکاو بودی که نگو الانشم هستیا ولی یه فرقی که داره اینه که اون موقع هرچیزی تو رو به وجد میاورد و اینجوری تعجب میکردی

آخه تو نفسی .اینجا داشتی با عروسکت کشتی میگرفتی که شما برنده شدی. عشق من.عاشقتم.

قربونت بشم من که وقتی دوربین میدیدی هر کاری میکردی که بگیریش اینجا هم اومدی توی دوربین که نورش رو بگیری

اینجا میخواستم شما رو بخوابونم از بس که شیطونی میکردی مجبور شدم بپیچمت توی ملافه تا تکون نخوری.

از همون بچگی عاشق نون های ارسکی بودی .روستای پدریم رو میگم .یعنی بابارضاو باباجون شما.نوش جونت مامانی

              

اینم جز اون ذوقایی هست که وقتی بهت میگفتیم بخند این کار رو می کردی و حسابی ذوق میکردیم از این کارت .عشق من نفس من فرشته کوچولوی من. ماه من.بوس بوس بوس بوس بوس بوس برای تو

پسر کتاب خون من .شما حتی توی مسافرت هم مطالعه میکردی .می خوام گازت بگیرم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان امیرعلی
23 فروردین 91 17:39
ای جان.حتی یه ذره هم فرق نکردی با کوچیکیت.همون شکلی هستی


چون حرف مرد یکیه منم همون شیکی که بودم موندم. (خنده)
مامان حنا
23 فروردین 91 20:05
سلام عزیزم
ماشالله هزارماشالله متین جون ناز بوده نازتر و خواستنی تر هم شده
از همون بچگی هم با نمکو خواستنی بوده
خدا حفظش کنه ببوسش گل پسرتو


مرسی از لطفت خانمی
شهراد شیر کوچولو
23 فروردین 91 20:11
ای جون خاله عاشق کتاب خوندنتم و اون ذوقای جوجوکیت بوووووس


میسی خاله
مامان مهراد
23 فروردین 91 22:49
چه عکسایی وایییییییییییییی دوست دارم عزیزم


منم دوستت دارم خاله جون
فرزانه
23 فروردین 91 23:48
سلام چه زود اين وروجكا بزرگ ميشن و شيطون انشاالله دانشگاه رفتنشو ببينيم


ان شالله. همچنین برای عروسک شما
مامانی درسا
24 فروردین 91 1:32
چشم گرد خاله قربون او ذوق کردنت عزیزم .


میبینی خاله چجوری هم خودم ذوق میکنم هم دیگرونو ذوق مرگ
مامان یگانه زهرا
24 فروردین 91 1:38
عزیـــــــزم، گوگولی بودیا!!!!!!!!


میسی خاله.
بابای دوقلوها
24 فروردین 91 8:57
فسقلی شیطون. خیلی با مزه بودیا

واقعا هنوز چیزی از سن بچه هامون نگذشته عکساشون چه خاطره ای شده.
فکرشو بکنید! مثلا 10 سال دیگه این عکسها رو ببینیم چه ذوقی میکنیم


اره راست میگید همین الان که عکس 3 سال پیش رو میبینم از ذوغ گریه میکنم وای به حال 10 سال دیگه.واقعا روزا چه زود میگذره
نرگسی
25 فروردین 91 13:47
آخیییییییییییییییی چه ناز بوده عزیزم .. الانم که دیگه بیشتر .. الان که آقا شده واسه خودش ..
باباااااااااااااااااا ویترین ..


برنهد سبد هفته شدم دیگه
شیوا
25 فروردین 91 18:13
متین چه با مزه بودی!!!!!


مرسی شیوا جونم
مامان امیرعلی
25 فروردین 91 19:58
عکست تو ویترین نی نی وبلاگ چیکار میکنه؟


برنده شدم برنده سبد هفته هورا
نرگسی
25 فروردین 91 23:47
پس چرا نظر من دوباره ثبت نشده ؟؟؟؟ اه ه ه ه ..
ای تنبل برات خصوصی میذارم ..


عزیزم نبودم خب. تازشم تنبل نیستم .مهمون داشتم سرم شلوغ بید.
نرگسی
26 فروردین 91 0:41
خسته نباشییییییییییی .. مرسی عزیزمممممممممم ..


مرسی گلم.
مامان علی خوشتیپ
26 فروردین 91 10:03
سلام عزیزم
هزار ماشاالله پسرتون ناز و خوشتیپه.خدا حفظش کنه براتون
ایشاالله عکسای دومادیشو ببینید


مرسی عزیزم.
ان شالله واسه فرشته کوچولوی شما.
مامان سونیا
26 فروردین 91 14:58
وای وای وای الهی فدات بشم که انقدر ناز و خوشگلی


شما لطف داری عزیزم.
مامان الینا
26 فروردین 91 15:21
وااااااااااااااااای اصلا عوض نشده ناااااااااااااازززی
مامان یسنا
26 فروردین 91 18:30
عکست رو تو ویترین دیدم گفتم این پسر خوشتیپ چقدر آشناست بعد که اومدم دیدم متین گل خودمونه




مامانی درسا
27 فروردین 91 1:17
مامانی چرا برای پسرم آپ نمیکنی ؟!


شرمنده یه چند وقتیه سرم شلوغه فقط میرسم یه سر کوچولو بزنم. از خجالت شماو متینم در میام در اولین فرصت.
samaneh
27 فروردین 91 11:43
ماشاالله خیلی بزرگ و آقا شدی متین خان خوشتیپ

تو عکس آخری آوینا تو دل مامانش بود ای جان

چقدر زود گذشت


اره واقعا چه روزایی بود و به یه چشم به هم زدن رد شد.
سمانه
27 فروردین 91 11:45
مامان علی مرتضی
29 فروردین 91 1:33
سلام مینا جون خوبی عزیزم من از طریق تلفن به وبتون سر میزنم چون وقت نمیکنم بیام پشت سیستم ولی متاسفانه نمیتون ناز اون طریق نظر بزارم عکس متین جونو هم تو گوشیم سیو کردم چقدر شبیه الانشه برعکس بچه های دیگه که هرسال یه شکلن.نگی بیوفام به خدا کلی کار ریخته سرم علی مرتضی هم که همجاست وباید مدام دنبالش باشم.


عزیزم این چه حرفیه ایششاله سرت همیشه گرم کار باشه. مرسی که متینم لطف داری
مامان زهرا(شهرادشیر کوچولو)
29 فروردین 91 8:27

بوس برا پسملی جون


مرسی
نرگس
29 فروردین 91 9:06
وای عکساش خیلی باحال بود
بوس ...... بوس ..... بوس ....


ممنون گلم.
مامانی هدیه
30 فروردین 91 18:58
جانننننننننننننننننننننننن
چقدر ذوقش خوشمزه است


آره خودم هر بار میخوردمش (خنده)
مامان سانلی
31 فروردین 91 17:24
مامانی خوب یه عکس هم از خودت میذاشتی ما میدیدیم چی میشد؟


چشم
خاله میترا
2 اردیبهشت 91 12:06
واایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی نفس خاله س ببینش خدایی دوست نداری گازش بگیری قربونت برم که از اولشم شیرین و ناز بودی و هستی 10000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000 تا بوس واسه تو که زندگیمی خاله :


عزیزم .....میترا جون بیا باهم این بوسا رو نصف کنیم نصفشومن میبوسمش نصفشو تو باشه.( چشمک)