روزانه های فرشته کوچولوهام.
سلام به گل پسرای خودم حالتون چطوره عزیزای من.خوبید؟ چه کارا میکنید. خوش میگذره بهتون؟
امروز اومدم تا یه سری از روزانه هاتون رو براتون بنویسم.
این روزا مامان دیگه کمتر بیرون میره اونم فقط بخاطر اقا مهبد تا بزرگتر بشه . متین گل هم که همچنان میره کلاس و هر روز با دست پر برمیگرده .نقاشی های خوشگل میکشه .کاردستی میسازه، مطالب جدیدی رو که یاد گرفته برام میگه .آخر این پست چندتاش رو میذارم.
از وقتی مهبد اومده بهونه گیر شده.مدام برای همه چیز گریه میکنه ، داشت خوب میشدا ولی این تغییر بزرگ کار رو خراب کرد و آقا پسر تبدیل شده به یه ماشین غرغرو که البته بهش حق میدم .دنیاش تکون خورده ،عوض شده، دیگه مثل گذشته باهاش رفتار نمیشه .اون هم حساس تر از قبل شده و برای همه چیز بهونه میگیره .یه روزایی خیلی باهم خوبیم ولی بعضی روزا دیگه کلافه میشم.از بس که باهاش حرف میزنم .دعوا میکنم ،اون قهر میکه ، من قهر میکنم ، بعد باهم اشتی میکنیم ، کلی همدیگه رو بغل میکنیم و بوسه های فراوون که نثار هم میکنیم ولی چند دقیقه بعد.......................
نمیدونم کی عادت میکنه .امیدوارم خیلی اذیت نشه. میدونم که خودش هم ناراحت .آخه یه روز که کار اشتباهی انجام داده بود و در حال کشمکش با هم بودیم و من ازش پرسیدم که از دست کی عصبانیه ، گفت که از دست خودش عصبانیه و من اونجا کلی شرمنده شدم.خیلی ناراحت شدم .متین خیلی فهمیدست و من اینو فراموش کرده بودم .متینم منو ببخش .مامان عاشقونه دوستت داره و دلش نمیخواد که تو رو ناراحت ببینه.
البته این رو هم بگم که سر خیلی مطالب با هم به توافق رسیدیم ولی خوب... تا همه چیز روتین بشه طول میکشه .اما در هر صورت من تمام سعی خودم رو میکنم تا بتونم شرایط رو برات بهتر کنم تا تو هم کمتر اذیت بشی.
حالا نوبت مهبد خان.گل پسر حسابی شیطون شده .وقت خوابش هم که کم شده و مدام وول میخوره بهش میگیم ووروجک .خیلی خیلی شیطونی میکنه .وقتایی که بیداره یه ریز تکون میخوره .کل بدنش رو تکون میده .مدام سرو صدا میکنه و اصوات مختلف رو تکرار میکنه .وقتایی که مشغول حرف زدن باهاش هستم با دقت کامل به دهن طرفش نگاه میکنه و لبهاش رو به تقلید حرکت میده و اگه کسی ساکت باشه صداش میکنه.
شیطونت یاد گرفته بگه (آقا) و فقط وقتایی که میخواد منو صدا کنه ازش استفاده میکنه مثلا اگه کنارش خواب باشم، یا خودم رو بی تفاوت نشون بم .سریع میگه (آقا) و منتظر میمونه تا من جوابش رو بدم.
صبح ها خیلی خوبو سرحال از خواب بیدار میشه. و همش هم میخنده .ولی تا میخوام ازش عکس بگیرم محو دوربین میشه و خنده یادش میره هر کاری هم میکنم نمیخنده و با تعحب به دوربین نگاه میکنه.
داره سعی میکنه که با دستاش بزنه به وسایل مختلف و همینطور سعی میکنه تا غلت بزنه و از جاش بلند بشه .سرش رو هم بیشتر از قبل بالا میاره .خلاصه که حسابی در تلاش. ایشالله موفق بشی عزیزم.
نقاشی های متین
کاردستی های متین. شامل :جارو، جعبه و تابلو توقف ممنوع
گرمی و سردی: کلمات WARM , COLD
ویتامین ها
وقتی متین کار خوبی کرده و برچسب جایزه گرفته
متین داره موهاشو بلند میکنه
بدون شرح
وقتی مهبد خان به چیزی دقت میکنه
مهبد و مارتیا کوچولو که 7 ماهست با هم رفتیم پارک
عافیت باشه عزیزم.