متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

متین و مهبد

بدو بدو

1392/9/27 9:07
نویسنده : مامان مینا
1,256 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته کوچولوی خودم .خوبی مامانی ؟

اگه بخوام اینروزا رو توی یک کلمه توصیف کنم باید فقط بگم .( بدو بدو)

ایروزا شده فقط دویدن من دنبال شما و فرار کردن شما در حد تیم ملی .

 

از شکستنات بگم که هر دوتا شیشه شیرت رو شکوندی اونم در حد خاکشیر .همش هم روی قسمت سرامیک خونه .منم مجبور شدم فرش بندازم اون یه تیکه رو.

از ساعت 7 صبح که بیدار میشی .مشغول کندوکاو توی خونه هستی .بیشتر از همه هم آشپزخونه و توی کشو های کمدا. هر چیزی رو که ببینی بر میداری و یه نگاه دورو برت میندازی و تا منو می بینی در میری .ای شیطون .گاهی کم میارم .عاشق ماشین حساب بابایی شدی و تا چشم منو دور میبین دستت توی کشو وسایل باباست .یه بار بابا اومد و گفت ماشین حسابت نیست .منم گفتم ای داد بیداد حتما از دستم در رفته و شما باز اونو برداشتی .خلاصه که کل خونه رو گشتیم و دیدیم که پشت پشتی اتاق خواب قایمش کردی .وروجک من.

توی آشپزخونه که باشم نوبتی در همه کابینتا رو باز می کنی و هر چیزی که بتونی میندازی بیرون.عاشق کیسه های حبوباتی می خوای که پاره کنیشون .ولی خدا رو شکر فعلا نمیتونی.

دستت هم که همش توی سطل اشغاله.

اون جاهایی هم که قدت نمی رسه دستت دراز میشه و همه چیز رو میندازی.

این روزا مسئولیت خطیر بیرون کشیدن لباسای متین رو از کشوش به عهده داری و بدون حتی یک روز فراموشی حتما انجامش میدی .میاری وسط هال و ولش میکنی .

وقتی میخوام خونه رو جارو کنم حتما باید زیر مبلا وپشت وسایل رو چک کنم .چون کوهی از وسیله پیدا می شه.

از دست شما نمیشه این وسایل روی میز یا در دست رس شما باشه حتی برای 1 صدم ثانیه.

(موبایل، تلفن خونه، چاقو، لیوان ،مداد یا خودکار) چند تا چیز دیگه هم بود الان یادم نمیاد.

نمیدونم با کامپیوتر عناد داری یا خوشت نمیاد منو پشتش ببینی چون تا میام بیشنم گریه هات شروع میشه حتی اگه هیچ مشکلی نداشته باشی.

آهنگ که از تلویزیون پخش میشه .مخصوصا تبلیغای بین کارنونا شما دیگه از خود بی خود میشی و شروع میکنی به قر دادن تازه با اون آهنگایی که ارومه ریتم اروم میری.

راستی دیروز که سه شنبه 26/9/92 بود بردمت مرکز بهداشت برای واکسن 1 سالگی .بدون هیچ دردسری انجام شد.خداروشکر قد و وزنت هم خوب بود .حالا 15 ماهگی باید دوباره ببرمت.

شب فقط یکم بدنت گرم شد و یه کوچولو بی تاب شدی اونم خیلی کم .که باعث شده بود خیلی شیر خودمو بخوای و کمتر غذا بخوری.

شما یاد گرفتی قهر کنی . تا چیزی رو که می خوای بهت نمیدیم سریع روی شکم دراز می کشی و دست و پاهات رو میکوبی زمین و جیغ و داد میکنی. ای بلا.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی درسا
27 آذر 92 13:29
عزیزمی حسابی شیطون شدی ها ..... هزار ماشاالله مامانی خدا قوت ...... هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران! راستی به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=f65f3d54d83d295974e29e82096b8ef4 ممنون عزیزم.
مادر امیرین
29 آذر 92 15:21
مادری همش دویدن..اما اگه مادر 2 تا پسر شیطون باشی که مثل ما همش در حال بقدو بدویی...[قلب بعله دیگه اون چه دویی .از نوع ماراتن