بیست بیستم
سلام عزیز مامان امروز یه روز خاص
میدونی؟ نه؟ خوب نبایدم بدونی چون هنوز کوچولویی و روزای خاص برات معنی نداره خب حالا بریم سر اصل مطلب .امروز تولدم. وای که چقدر تولد دوست دارم .
هر سال موقع تولد گرفتن همه فامیل دور هم جمع می شدیم البته اون موقعی که گرگان زندگی می کردیم آخه مامانی زاده گرگان . آره عزیزم به این بهونه همه دور هم جمع می شدیم ولی حالا اومدیم تهران فقط شدیم اعضای خانواده. دیشب هم همین اتفاق افتاد .البته اینقدر سورپرایز شدم یادم رفت عکسی بگیرم. تازه تو هم که خواب بوی حسابی سوت و کور شده بود خونه، انگاری خیلی خسته بودی که ساعت 7 شب خوابیدی و هر کاریت کردم بیدار نشدی. ولی خوش گذشت .خاله میترا و خاله مونا و عزیز و بابارضا و منو بابایی باهم جشن کوچولویی گرفتیم و شام خوریم .شمع کیک فوت کردیم کیکم قرمز بود .خاله میترا یادش بود که عاشق قرمزم .مرسی عزیزم.
و قسمت عالیشو که من خیلی دوست دارم .کادو گرفتم .خاله میترا یه اسکراپ . یه تنگ ماهی البته با ماهی توش بهم هدیه داد. مامانمو بابام و خاله مونا هم برام یه ادکلن فوالاده خوشبو با اسپریش خریدن و همسر عزیزتر از جونمم امسال سورپرازم کرد برای اولین بار (چون هر سال با خودش می رفتم خرید و میدونستم هدیم چیه ولی امسال خیلی حال داد نمیدونستم) .برام یه ست خوشگل نقره خرید که با مروارید تزئین شده .از همین جا به همتون میگم دوستتون دارم وهمین که به یادم هستید برام یه دنیا ارزش داره البته کادو هم دوست دارما.
راستی امروز یه روز خاص دیگه هم هست اونم روز زن.
.
ای زن ، چه دلفریب و چه زیبایی
گویی گل شکفته ی دنیایی
گل گفتمت ، ز گفته خجل ماندم
گل را کجاست چون تو دلارایی ؟
روز زن رو به تمام زنان جهان تبریک میگم .
عکسا رو توی ادامه مطلب گذاشتم.
هدیه یار لحظه هام( بابای گلت)
هدیه الگو زندگیم و مهربونم .( مامان و بابام)و خواهر کوچولوی خودم خاله مونا
هدیه بهترین دوستم و خواهر گلم.خاله میترا