متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

متین و مهبد

چی شده؟

1390/7/3 11:18
نویسنده : مامان مینا
1,665 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازم دیروز ما با عزیزت رفته بودیم خونه خاله میترا من رفتم بیرون که کاری انجام بدم وقتی برگشتم توی راه خاله میترا رو دیدم بهم گفت برو ببین پسرت چه شکلی شدهتعجب تا برسم بهت کلی فکر اومد توی ذهنم که یعنی چی شده آخه خاله نگفت بهم که تا برسم بالا دلم تاپ و توپ میزد تند تند رفتم در زدم در و که باز کردم................... وای چه جیگر شدی چه خوشگل شدی قربونت  برم

 

 

شیطونک من. عزیز بهم گفت رفته بودی با بابارضا جونت توی حیاط بازی کنی که حسابی خودتو کثیف کردی اونها هم که لباس اضافه نداشتن خوب این جوری میشه دیگه آخه مامانت یادش رفته بود موقع رفتن لباس زاپاستو از توی کیفش در بیاره

واسه همین عزیز مجبور شد لباس خاله رو تنت کنه .خلاصه کلی خدیدیم تو اولش خیلی خوشت اومده بود از لباس ولی بعدش گفتی که لباسو از تنت در بیارم آخه برات بزرگ بود دوستت دارم عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله محمد مهدی
3 مهر 90 16:10
,وای چه خوردنی شدی با لباس خالت
ماماني هديه
5 مهر 90 20:16
سلام متين كوچولو
اينقدر اين مامان مهربونت رو اذيت نكن
وقتي بزرگ بشي نميتوني به اين راحتيا جبران زحمتاشو بكني پسر گل


آره بخدا ولی خب ما مادرها که به فکر جبران کردن بچه هامون نیستیم که فقط خوشحالیشون واسمون مهم مرسی خانمی
مامان امیرعلی
6 مهر 90 0:00
مامان متین لینک شدید.امیدوارم دوستای خوبی برا هم باشیم


دست شما درد نکنه خانمی مارو قابل دونستی
مامان آناهل
6 مهر 90 3:36
خیییییییییییییییلییییی بامزه بود. عجب خاطره ای. فک کنم پسرا بزرگ که میشن روی این چیزا حساس میشن . اما با این مامان زرنگ کسی جرأت نمیکنه متین جون رو دست بندازه .


مرسی عزیزم شما لطف دارید ممنون که به ما سرزدید