متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

متین و مهبد

منو ببخش عزیزم

1390/7/9 18:39
نویسنده : مامان مینا
910 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم . قربونت برم من خیلی شرمنده ام از روی تو به خاطر نبودن کنار تو توی قشنگترین لحظه ها و مهم ترین دوران زندگیت. امروز توی وب دوستم احساسا های مادرانه ی رو خوندم که بعضیهاش برام اشنا بود و در مورد بعشی هاشم تجربه ای نداشتم برای همین این مطلب رو می نویسم تا بدونی که چقدر شرمنده ام و البته بدون که از عمد نبود تجربه ای نداشتم و کسی در مورد این چیزا هیچی بهم نگفت می دونم تقصیر خودم می دونم ولی.......

وقتی توی چشمای نازت رو به این دنیا باز کردی همزمان من دانشگاه قبول شدم رشته مورد علاقم بود چیزی که تا اون موقع توی دانشگاهای دیگه هم نیومده بود و من برای این که از دستش ندم سرکلاسام رفتم با خودم گفتم وقتایی که نیستم رو با محبت بیشتر جبران می کنم ولی نمی دونستم که چه چیزهایی رو از دست می دم همون موقع ها هم که کنارت بودم با هر بار نگاه کردن بهت گریم در می اومد و در همون لحظه دلم برات تنگ می شد بعد از یه مدتی از اون شرایط پشیمون شدم ولی نمیتونستم ولش کنم و تا 2 سال و نیم تو دانشگام طول کشید.

یه وقتایی فکر می کنم به اون روزا که تو گریه می کردی و به جای این که من کنارت باشم و توی بغلم بگیرمت کس دیگه ای این کار و می کرد آه از نهادم بلند می شه  اما چه فایده تموم شدن اون روزای ناب و دوباره تکرار نمی شن.

وقتای زیادی سر کلاس می شد که یهو دلم می گرفت و اگه خودم رو کنترل می کردم حتما گریه می کردم توی اون لحظه ها یه حس عجیبی داشتم حسی که دلم می خواست همون موقع برگردم خونه وبغلت کنم و ببوسمت. من مادر بیرحمی نیستم فقط فکر نمی کردم که این همه لحظه های با تو بودن رو از دست می دم  و از اون به بعد این حس همیشه با من هست واسه همین سعی می کنم از زمانی که دیگه توی خونه هستم وقت بیشتری رو برات بزارم برای با تو بودن برای با تو خندیدن و برای با تو گریه کردن

 وقتی با تو هستم دنیا قشنگ تر، تو چیزای کوچیک اما مهمی رو بهم نشون می دی که شاید تنهایی هیچ وقت خودم نمیدیدم

از همه حرکاتت هیجان زده می شم ذوق می کنم گاهی هم گریم سرازیر می شه هر کارت واسم تازست حتی اگه قبلا یه جور دیگه انجامش داده باشی بازم شاد می شم

اگه جاییت خدایی نکرده زخم بشه یا زمین بخوری دو برابر تو دردم می گیره و دلم می خواد دنیا رو بدم ولی تو دیگه دردی نداشته باشی

 وقتی شیرین زبونی می کنی دوست دارم تا ابد بشینم کنارت و به حرفای نازت گوش بدم

تو پسر احساساتی هستی اگه از چیزی ناراحت باشم تو خیلی سریع می فهمی و میای کنارم و بوسم می کنی این لحظه ها رو خیلی دوست دارم برای داشتنش برای همیشه  هر کاری می کنم و وقتی فکر می کنم که یه روزی اینا تموم می شه غصم می گیره وحتی گریه می کنم و زار می زنم

 اگه بدونی که الان چقدر گریه کردم و این حرفا رو نوشتم اگه دفتر کاغذی بود الان خیس خیس بود شاید اگه یه روزی اینا رو بخونی ازم متنفر بشی و دیگه دوستم نداشته باشی

ولی می خوام بدونی که به خاطر تمام کمبودهایی که برات بوجود آوردم متاسفم ولی همیشه دوستت داشتم و دارم و برات میمیرم می دونم مثل بقیه مادرا برات نبودم ولی از این به بعد با تمام توانم ازت محافظت می کنم و بهت عشق می ورزم تا همیشه دوستت دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

ماماني هديه
10 مهر 90 20:53
نگران نباش مامان مهربون
متين كوچولو وقتي بزرگ بشه نتنها ناراحت نمي شه كه شما به كار مورد علاقت رسيدي بلكه خوشحالم مي شه كه تولد باعث تاخير توي زندگي مامانش نشده بلكه زندگي مامان و باباش از هر جهت پر بوده از خوشي


مرسی خانمی کمی آروم شدم ممنون
ماماني هديه
10 مهر 90 20:55
راستي يادم رفت بگم براي تزيين غذا منم يك وبلاگ بلدم البته شما خودت كلي با سليقه هستي اگر خواستيد آدرسش تو وبلاگ هديه هست.


وای چه عالی حتما می بینمش ممنون
شما لطف داری عزیزم
خاله محمد مهدی
11 مهر 90 13:56
وای چقدر صادقانه و زیبا بود.
واقعا با خوندنش دلم لرزید.
با بودن مادرایی مثل شما چه دنیای زیبایی داریم.



مرسی عزیزم حرفای دلم بود بازم ممنون
مامان آناهل
11 مهر 90 15:01
مامان مینای مهربون . تو یه مامان واقعی هستی با همه ویژگیهایی که یه مامان خوب میتونه داشته باشه. خدا تو و متین رو برای هم حفظ کنه. فقط ... بچه ها از ناراحتی مامان و بابا خیلی ناراحت میشن . و به طور ناخود آگاه اون مشکل رو به خودشون ربط میدن . این باعث میشه اعتماد به نفسشون کم بشه . یا گاهی افسرده بشن . ایشالاکه نذاریم بچه ها متوجه ناراحتیمون بشن. برای خودمم پیش اومده آناهل اومده دلداری داده یا گفته اشکات در نیاد. ولی میدونم اشتباه کردم که جلوی اون احساسم رو کنترل نکردم..


مرسی عزیزم حرفات روم خیلی تاثیر گذاشت سعی می کنم که ناراحتیمو پسرم نفهمه ممنون
مامان امیرعلی
11 مهر 90 17:47
ok خاله جون.خیلی دوست داشتم باهاتون بیشتر آشنا بشم.ولی اشکالی نداره.این نی نی گپ هم که همیشه هنگ میکنه


آره منم خیلی دوست دارم که با هم بیشتر آشنا بشیم و سعیمو می کنم اگه تونستم راه بندازمش خبرتون می کنم