متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

متین و مهبد

لحظه های عشق زندگیم

1390/7/23 12:24
نویسنده : مامان مینا
985 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نفس مامان امیدوارم همیشه شاد باشی پسرکم این چند وقته اینقدر رفتارهای جالب شده که همش مات تو می شدمو حتی اگه کارخاصی داشتم ولش می کردم تا نگاهت کنم

 

   

وقتی از ته دلت  می خندی منو به اندازه دنیا خوشحال میکنی اونقدر ذوق می کنم که دلم میخواد جیغ بزنم البته بعضی وقتا این کار رو می کنم و اونوقت تو با تعحب نگاهم می کنی که چی شده که دارم جیغ می زنم و بعدش با یه قیافه حق به جانب می گی که مامان سرو صدا نکن وگرنه همسایه پایینی میاد و بهت تیر میزنه و تو  می ترکیا اون موقع میترکم ولی از خنده اونوقت میام وبغلت می کنم می چلونمت وتو هم همش می خوای فرار کنی و اگهولت نکنم آخرسری به گریه متوسل می شی البته گریه الکلی.

حرف زدنت رو که دیگه نگو وقتی شروع می کنی به توضیح دادن محو لبای نازت می شم و صورت قشنگت که سرشار از احساس و باهیجان زیاد موضوعتو تعریف می کنی و همش هم غلط میگی بلدیا ولی چون می خوای تند تند مثل آدم بزرگاحرف بزنی جملاتت غلط می شه وسطاشم که کم بیاری از کلمه شروع می کنی حرفهای بی ربط زدن و آخرش هم یه خنده شیطنت آمیز کوچولو روی لبات میاد و چشماتو ریز می کنی و با شیرینی خیلی خاص می گی که تموم شد و می دویی و می ری توی اتاقت

پیشرفتاتو که دیگه نگو اون قدر سریع و زیادن که همشو نمی تونم بنویسم مثلا لباس پوشیدنت که بدون عیب شده جوراباتو کاملمی پوشیلباساتو می تونیبدون گیر کردن بپوشی ، دیگه................... آهان

کفشاتو هم درست می پوشی چپ و راستیشم درست وقتی می خوایم بریم بیرون کفشاتو از توی جاکفشی در میاری و منتظر می شی تا من درو باز کنم بعدش می دویی و می ری می نشینی روی پله های جلوی در و کفشاتو جلدی پات می کنی ،......................................... وای وای اینو نگفتم که خودت تلویزون و دی وی دوی و روشن می کنیو سی دی واسه خودت می زاری و کارتون نگاه می کنی وقتی هم که تموم شد یا ازش خسته شدی عقب و جلو میکنی تا جایی که دوست داری ببینی بامامانی هم اصلا کاری نداری. جونم واست بگه توی سفره انداختن که ماهر شدی همه وسایلو خودت می یاری و خوشگل میزاری توی سفره البته همهشو تا جایی که ممکنه روی هم می چینی

موقعهایی که شیطونی میکنی و مامان از دست عصبانی می شه تا میام دعوات کنم

 

          

 

اینقدر ناز نگاهم می کنی که نمی تونم چیزی بهت بگم البته اگه شیطونیت کوچیک باشه دعواتم نمی کنم ولی اگه خطرناک باشه کاری که انجام دادی  حتما دعوات میکنم ولی بعدش زودی بهت می خندم که خیلی ناراحت نباشی عزیزم فعلا باید برم تابعد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان امیرعلی
24 مهر 90 1:20
سلام مامان متین مرسی از حضور گرمت تو وبلاگم.باریکلا به متینخان که اینقدر آقا شده و خودش کاراشو میکنه.ماشالا


سلام خانمی باعث افتخارم دوستی با شما