اولین سفرنامه دوبرادر
سلام به امیدهای زندگیم. میدونید که اینقدر با شما دوتا سرگرم شدم که خیلی نمیتونم بیام و مطلب بذارم .اونقدر دنیاتون شیرینو پاک ودوست داشتنیه که وقتی واسه کارای دیگه ندارم .روزهام با شما دوتا فرشته پر پر و وقتی هم که بابا میاد پر تر میشه. بهم خرده نگیرید من فقط میتونم خاطرهای مهم رو براتون بذارم. بریم سر اصل مطلب که سفر با شما هاست .این تعطیلاتی رو که پشت سر گذاشتیم با خانواده شوهر رفتیم مسافرت سمت خرم آباد .هدفمون رفتن و دیدن جاهای مختلف بود و نمیخواستیم فقط یه جا بمونیم.واسه همین هر جایی رو که سر سبز بود و ما میدیدیم وای میستادیم.4 روز سفرمون طول کشید. شهرایی که رفتیم( اراک،خرم آباد، اشترانکوه، درود و...) که بقیش رو یادم نیست حافظست ماشال...