یاد خاطرات گذشته.
امروز که جمعه باشه ما خونه موندیم و با بابا مرتضی رفتیم تا انباری رو تمیز کنیم شما اول تو خونه مونده بودی ولی بعدش اومدی توی پارکینگ و با سه چرخت حسابی بازی کردی . بعدش کیوان جونت اومد و کلی باهم توپ بازی کردیدو دعوا کردید. ولی کلا بهت خیلی خوش گذشت.
بعد عمه اینا اومدن پیشمون و کلی عمو جواد به بابا کمک کرد واقعا دستش درد نکنه. قبل شام شما دستشویتون گرفت بردمت دستشویی دوره آموزشی با شرت دستشویی رفتن رو می گذرونی .موقع پی پی با شرت دوست نداری بری ولی من گفتم حتما باید با لباس بری دستشویی اونوقت شروع کردی به گریه کردن .منم حواسم پرت شد وقتی داشتم میومدم بیرون چراغ دستشویی رو طبق عادت خاموش کردم که یهو صدای جیغ شما بلند شد که تازه فهمیدم چه دسته گلی به آب دادم.سریع چراغو روشن کردم پریدم توی دستشویی و کلی نازو نوازشت کردم . تابیرون همینطور گریه می کردی و منم هی ازت عذر خواهی می کردم تا بالاخره شما راضی شدی و آروم گرفتی.
امشب حسابی رفتیم به گذشته ها با عمو جواد و عمه منصوره و کیوان و بابا با هم فیلم های کوچولویاتو دیدیم . می خوام از فیلمات بزارم ولی نمیشه هر باز یه مشکلی پیش میاد.
بگذریم یکی از فیلمایی که دیدیم در مورد شعر خوندنت بود. یکیش اینه.
ای خاله طوطی خودت می دونی
من با تو ارم(قهرم) آشتی ندارم
نفتم (رفتم) خیابون شرشر بارون
بارون ایسم( خیسم) کد( کرد)
ماشین زیرم کد
یه مرد ایکی( خیکی) دس ( دست ) تو بیتم( جیبم) کد.
سهزاری بداشت( برداشت) پیچی ( هیچی) نگفتم.
بقیشو بلد نبودی .
من شعر خوندنت رو خیلی دوست دارم هر جور که باشه.
یه فیلم دیگت در مورد صحبت کردن شما یا گوشی بود .
الو رو می گفتی آیا .
وقتی می گفتیم بهت صدای جوجو چیه یه جیک کوچولو می کردی که یعنی جیک جیک.
با هم که فیلما رو می دیدیم. کلی می خندیدی و ذوق می کردی از دیدن خودت به شکلای مختلف و خیلی دوست داشتی فیلماتو.
هییییییییییییییی یادش بخیر چقدر زود گذشت گلم .کاش برمی گشت روزایی که هیچ وقت دوست نداشتم تموم بشه ولی خب کاریش نمیشه کرد گذر زمانه دیگه.